خاطره
سلام ای عکس همیشه توی قاب خاطر من
چی شده سرد نفسهات،چقدر دور شدی از من
چی شد اون نگاه گرمی که به من زندگی میداد
دلتون ما رو نمیخواد یا گناهی سر زد از من
پرم از بغض نگفته ، دل من هواتو کرده
کدوم ابر دل سیاهی خورشیدُ دزدیده از من
توی آسمون قلبش ، مث ماهی یا ستاره
با نفسهات جون میگیره؟تو رو دوست داره مث من
دلا اینجا همه سرده ، رنگ عشقا شکل تردید
همه پشت یک نقابند،همه با هم دیگه دشمن
بیا قول بده همیشه چشات این رنگی بمونه
تو که بردی منو از یاد ، نمیری از خاطر من
امید - خ
شنبه 7 آذر 1388 - 5:15:53 AM